×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

زندگی یعنی خوبی همراه بدی

× ......................
×

آدرس وبلاگ من

eshghuolane.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/shahab1368

?????? ???? ?????? ???? ???? ?????? ????? ??? ??? ????? ??????
× ?????? ???? ???? ?? ???? ???? ?????? ????? ??? ??? ????? ??????

دل نوشته


اجازه خدا....اجازه هست ...میخواهم درس پس بدهم...

میخواهم بگویم چه چیزهایی یاد گرفته ام...میخواهم بگویم از کجا شروع شد...

اجازه هست خدا ؟!

بگذار صدایم را صاف کنم...خب

یکی از همین روزها بود...فقط خیلی پیشتر از این...به من گفتی فرصتی به تو میدهم.

گفتم : فرصت ؟! برای چه ؟

گفتی : برای زندگی ..برای دوست داشتن...برای اینکه تنها نباشی...

راستش را بخواهی اوایل برایم سخت بود که از تو جدا شوم...اما چه میشد کرد؟ قبول کردم خیلی چیزها را قبول کردم . قبل از امدنم نوشته ای به من دادی...

گفتی : باید این را امضا کنی تا اجازه دهم بروی !

گفتم : اگر امضا نکنم میگذاری پیشت بمانم ؟

گفتی : تو که نمیخواهی مرا ناراحت کنی ؟!

سکوت کردم و ان نوشته را امضا کردم...نمیدانم چه نوشته بود...

به دنیا امدم . چه سخت بود....وای وحشتناکترین اتفاق زندگی ام شاید....از شدت ترس نفسم بند امده بود....به من لبخند زدی و با تمام وجود گریه کردم...نمیدانم از زیبایی لبخند تو بود یا از ترس خودم که انطور گریه کردم...اما من فقط گریه میکردم.کم کم عادت کردم به اینجا...به دنیا ....به زندگی....عادت قشنگی بود...اما هنوز هم از خودم میپرسیدم ان نوشته چه بود؟؟؟

سالها گذشت...10 سال ....15 سال....20 سال....بزرگ شدم و در تمام این سالها تو کنارم بودی.

خدایا تا اینجا درست بود ؟ نمره ام را چند میدهی ؟ خدایا بگو چند میگیرم ؟ خب بگذار ادامه اش را بگویم...اجازه هست یک کمی اب بخورم...صدایی صاف کنم....خب...کجا بودم ؟ اهان...حالا میخواهم بگویم چه چیزهایی یاد گرفته ام....یاد گرفتم که هرگز دل به دل کسی نبندم که میگوید دوستت دارم...یاد گرفتم این جمله قشنگترین دروغ دنیاست...گفتی : نه این دروغ نیست.همیشه همه دروغ نمیگویند 3 نمره از من کم کردی...خب قبول....

یاد گرفتم هرگز به کسی نگویم دوستت دارم...اوایل میگفتم زیاد اما کم کم دیدم این جمله حرمت دارد نباید سر ان را برای هر کسی باز کنم...یاد گرفتم حرمت عشق را بدانم و چوب حراج بر ان نزنم.....یاد گرفتم عاشق نشوم اگر هم شدم تا ته خط باشم...به اینجا که رسیدم خدا خندید و 3 نمره ای را که از من کم کرده بود به من داد....سکوت کردم خدا گفت : خب دیگر چه چیز هایی یاد گرفته ای ؟

گفتم : خدایا یاد گرفتم دوست داشتن را...عاشق شدن را...بخشیدن را...دعا کردن را....خدایا همه اینها را یاد گرفته ام اما میخواهم فرصتی به من بدهی تا عشق بازی را هم یاد بگیرم....خدا سکوت کرد...من هم سکوت کردم...گفتم شاید خدا را ناراحت کرده باشی ؟ این چه خواسته ای بود ؟ خدا حرفهایم را شنید ...به من نگاه کرد.

لبخندی زد و گفت : میدانی چرا هنوز عشق بازی را یادت نداده ام ؟

گفتم : نه بگو میخواهم بدانم....دوباره به من لبخند زد و گفت:خب ادامه اش را بگو دیگر چه چیزهایی یاد گرفته ای ؟ نمیخواستم چیزی بگویم اما خدا بود دیگر نمیشد روی حرفش حرفی زد.....ادامه دادم...

یاد گرفتم که اگر شکستم شکستنم را فریاد نکنم...یاد گرفتم که غرور نعمت بزرگی ست که تو به من دادی اما گاهی وسوسه شیطان این نعمت بزرگ را جور دیگری وانمود میکند و همین نعمت بزرگترین عیبم میشود...

خدا خندید و گفت : خوب یاد گرفته ای....3 نمره دیگر هم به من داد...

خدایا این را هم یاد گرفتم که نگذارم هوای دلم ابری شود اگر ابری شد باید ببارد تا غصه هایش خالی شود تا....سکوت کردم خدا گفت:خب تا چی؟...بقیه اش را بگو.گفتم : تا عقده هایش خالی شود تا غصه ها پژمرده اش نکند....گفتم:خدایا درست بود؟خندید و گفت:درست بود.ادامه دادم...

من یاد گرفتم در دلم فراتر از همه عشقها و یادها باید یاد تو باشد تا تقدسش همه عشقها و یادها را تایید کند...یاد گرفتم که هرگز چیزی از کسی نخواهم .....اگر کسی خواست و اگر کسی فهمید من چه میخواهم خودش پیشدستی میکند..اخر مگر گلها میگویند که چه زمانی اب میخواهند ؟! خدا اخمی کرد...ترسیدم...گفت : نه اینطور نیست گلها نمیگویند چون زبان ندادمشان...چون نباید چیزی بگویند...چون اجازه ندارند چیزی بگویند....اما تو چی؟تو را ادم خلق کردم تا بگویی هر انچه را که میخواهی....3 نمره از من کم کرد...وای دوباره خراب کردم.......

خب دیگر چه یاد گرفته ای؟سرم را پایین انداختم ...روی نگاه کردن به خدا را نداشتم...دستش را زیر چانه ام اورد و سرم را بالا گرفت....از من ناراحت نباش...بیشتر از هر کسی در این دنیا دوستت دارم...من عاشق توام....هر قطره اشک تو عرش مرا میلرزاند...هر بغض تو دنیای فرشتگان مرا زیر و رو میکند...با هر غصه تو هزاران هزار پری غصه دار میشوند و با هر خنده ات زیر همین عرش جشن میگیرند...نکند از دست من دلخور باشی؟! از خودم خجالت کشیدم و گفتم : نه دلخور نیستم از شما اما همیشه یک سوال برایم مانده که جوابی برایش ندارم....لبخندی زد و گفت : خب بپرس...

گفتم : خدایا تو افریننده تمام هستی و زندگی و دنیایی...تمام ادمها و احساسشان...همه حیوانات و گیاهان..دریا ها اقیانوسها....نور....صدا...عشق ....نفرت....همه را تو افریدی مگر این طور نیست؟

گفت : چرا همینطور است . گفتم : خدایا بار غصه هایم زیاد....سریع نگاهم کرد و گفت : دیگر ادامه نده...

گفتم : میدانم که شاید ناسپاسی باشد اما چرا به بعضی دیگر فقط خوشی دادی و به من....

گفت : تو از کجا میدانی انها همیشه خوشند ؟

یادت می اید که قبل از امدنت به دنیا نوشته ای  را امضا کردی ؟!

گفتم : بله یادم است هرگز هم نفهمیدم در ان نامه چه نوشتی...عمیق نگاهم کرد...بر وجودم لرزه افتاد...عرق کرده بودم...داغ شدم چرا اینطوری نگاهم میکند...به من گفت : ان نوشته تعهدی بود که از تو گرفتم.در ان نوشته معلوم کرده بودم تمام لحظه های تو را و تمام زندگیت را ثانیه به ثانیه.تمام غصه ها و شادیهایت...حتی لحظه ای را که عاشق میشوی...تمامش را نوشتم.دقایقی را که گریه میکنی....ساعاتی را که فکر میکنی حتی موضوع  افکارت را...و زمان مرگت . تمام اینها را در ان نوشتم . تو انها را خواندی قبول کردی و امضا کردی.یادت باشد که تو شیوه زندگی کردنت را قبول کردی.اما من به تو اجازه ندادم به یاد بیاوری چون میخواستم ببینم چقدر تلاش میکنی تا به بهترین شکل زندگی کنی و چقدر صبر پیشه میکنی ؟؟!

بغض سنگینی راه نفسم را بسته بود...لرزش لبهایم را احساس میکردم.....خدا ادامه داد...

من همیشه در هر ثانیه و هر نفسی که میکشی به تو نگاه میکنم و به یاد تو هستم...نمیگذرم به راه کج بروی...نمیگذارم کسی را دوست داشته باشی که لایق تو نیست...من همیشه مواظب تو هستم حتی زمانی که از من بدت می اید و غرو لندهایت همه عرشیان را میرنجاند اما من بیشتر از اینها دوستت دارم که با حرفهایت برنجم....از من پرسیده بودی چرا فرصت عشق بازی را به تو نمیدهم....چون هنوز نیمه گمشده قلبت را پیدا نکرده ای...چون فقط باید با او عشق بازی کنی کسی که شریک غصه ها و غم هایت و همراه شایهایت باشد...باید صبر کنی تا بیاید...هنگام افرینش تو از نصف خاک تو یکی دیگر هم افریدم اما از جنس مخالف تو.

همین اطراف است وقتش که بیاید اورا هم به قلبت وارد میکنی.

ارام شده بودم دیگر سنگینی غصه هایم عذابم نمیداد دیگر دلیلی برای بغض کردن نداشتم...چه احساس خوبی بود بی وزنی و سبکی...یادم امد که داشتم درس پس میدادم...اما خدا کجا رفت....؟!

خدای من....خدای مهربان من...کجا رفتی ؟ داشتم درس پس میدادم....نمره ام چه میشود؟

سکوت فضا را پر کرده بود بوی عطر بهار نارنج مشامم را نوازش میداد صدایی امد...این صدای خداست...

من با توام...نزدیکتر از هر نفست به تو....

دوشنبه 13 اسفند 1391 - 3:56:28 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

ali

aliakvariume

http://akvariume.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 24 اسفند 1391   6:31:10 AM

 

http://parastou.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 19 اسفند 1391   2:50:17 AM

 خدايا: من گمشده ي درياي متلاطم روزگارم و تو بزرگواري! 

پس اي خدا! هيچ مي داني که بزرگوار آن است که گمشده اي را به مقصد برساند؟ 
تا ابد محتاج ياري تو، رحمت تو، توجه تو، عشق تو، گذشت تو، عفو تو، مهرباني تو، و در يک کلام ... محتاج توام! 

ali

aliakvariume

http://akvariume.gegli.com

ارسال پيام

دوشنبه 13 اسفند 1391   10:13:36 PM

Likes 2

به لطف خود  خدا یا  نائلم کن

                                                                و گر  نا قابلـم  من ،  قابلم کن

                           گناه  و جرم  بی  اندازه  دارم 

                                                                به بخشش آنچه شایدشاملم کن

                           همه سر تا  به  پا  غرق نیازم 

                                                                به  استغنا    الــــها   قائـلم کن

                           نجات ازجهل وازگمراهی ام ده 


                                                                فزون  از فضل حتّی حاصلم کن

 

آخرین مطالب


به بهانه عید


داستان مادری که نوزادش را در برف رها کرد


داستان زيباي ميوه شب يلدا


داستان وقتی دوست دخترم را به خانه بردم


نامه پيرزن به خدا !


فقط با یه لبخند ساده


دل نوشته


نهایت عشق


سخنان ارد بزرگ فصل اول


دومین نظریه ارد بزرگ در دانشگاه گرگان


نمایش سایر مطالب قبلی

پیوند های وبلاگ

آمار وبلاگ

117146 بازدید

18 بازدید امروز

6 بازدید دیروز

175 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements