×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

زندگی یعنی خوبی همراه بدی

× ......................
×

آدرس وبلاگ من

eshghuolane.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/shahab1368

?????? ???? ?????? ???? ???? ?????? ????? ??? ??? ????? ??????
× ?????? ???? ???? ?? ???? ???? ?????? ????? ??? ??? ????? ??????

شعری درباره محرم

با اشک هاش دفتر خود را نمور کرد

ذهنش ز روضه های مجسّم عبور کرد

در خود تمام مرثیه ها را مرور کرد

شاعر بساط سینه زدن را که جور کرد

احساس کرد از همه عالم جدا شدست

در بیت هاش مجلس ماتم به پا شدست

 

در اوج روضه، خوب دلش را که غم گرفت

وقتی که میز و دفتر و خودکار، دم گرفت

وقتش رسیده بود، به دستش قلم گرفت

مثل همیشه، رخصتی از محتشم گرفت

باز این چه شورش است که در جان واژه هاست

شاعر شکست خورده ی طوفان واژه هاست

 

می رفت سمت روضه ی یک شاه کم سپاه

آیینه ای ز فرط عطش می کشید آه

انبوه ابر نیزه و شمشیر بود و ماه

شاعر رسیده بود به گودال قتله گاه

فریاد زد که چشم مرا پر ستاره کن!

مادر بیا به حال حسینت نظاره کن

بی اختیار شد، قلمش را رها گذاشت

دستی ز غیب، قافیه را ? کربلا? گذاشت

یک بیت بعد، واژه ی ? لب تشنه? را گذاشت

تن را جدا گذاشت و سر را جدا گذاشت

حس کرد پا به پاش جهان گریه می کند

دارد غروب فرشچیان گریه می کند

 

با این زبان چگونه بگویم چه ها کشید؟

بر روی خاک و خون، بدنی را رها کشید

او را چنان فنای خدا بی ریا کشید

بر پیکرش به جای کفن، بوریا کشید

در خون کشید قافیه ها را، حروف را

از بس که گریه کرد تمام ? لهوف? را

 

اما در اوج روضه کم آورد و رنگ باخت

بالا گرفت کار و سپس آسمان گداخت

این بند را جدای همه، روی نیزه ساخت

خورشید سر بریده، غروبی نمی شناخت

بر اوج نیزه گرم طلوعی دوباره بود

او کهکشان روشن هفده ستاره بود

 

خون جای واژه بر لبش آورد و بعد از آن

پیشانی اش پر از عرق سرد و بعد از آن

خود را میان معرکه حس کرد و بعد از آن

شاعر برید و تاب نیاورد و بعد از آن

در خلسه ای عمیق، خودش بود و هیچ کس

شاعر کنار دفترش افتاد از نفس

 

سروده: سید حمیدرضا برقعی

شنبه 26 آبان 1391 - 5:13:12 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://farzaneh6211.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 26 آبان 1391   7:30:31 PM

سلام شهاب جان منم هم این ایام سوگواری را به شما تسلیت

عرض میکنم

الحمدلله الذی جعلنا من المتمسكين بولایه علی بن ابیطالب


سلام بر حسین ، سلام بر خون خدا، سلام بر سبط مصطفی

سلام بر زاده علی و زهراسلام بر کربلا، سلام بر کویر

تف دیده تشنه خون، سلام بر صحنه تجلی عشق اله،

سلام برسرزمین بلا سلام بر زینب ، سلام بر دختر علی،

سلام بر ظفرمند عرصه دلدادگی، سلام بر غیرت آموز مکتب


سلام بر محرم، سلام بر ماه غم، سلام بر طلیعه حزن و ماتم

آخرین مطالب


به بهانه عید


داستان مادری که نوزادش را در برف رها کرد


داستان زيباي ميوه شب يلدا


داستان وقتی دوست دخترم را به خانه بردم


نامه پيرزن به خدا !


فقط با یه لبخند ساده


دل نوشته


نهایت عشق


سخنان ارد بزرگ فصل اول


دومین نظریه ارد بزرگ در دانشگاه گرگان


نمایش سایر مطالب قبلی

پیوند های وبلاگ

آمار وبلاگ

117139 بازدید

11 بازدید امروز

6 بازدید دیروز

168 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements