×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

زندگی یعنی خوبی همراه بدی

× ......................
×

آدرس وبلاگ من

eshghuolane.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/shahab1368

?????? ???? ?????? ???? ???? ?????? ????? ??? ??? ????? ??????
× ?????? ???? ???? ?? ???? ???? ?????? ????? ??? ??? ????? ??????

یک سورپرایز پیچیده در شب تولد

امشب من در میان بهت ناشی از سورپرایز رفقا بیست و سه ساله شدم. ماجرا این بود که بچه‌های گروه امداد  تصمیم گرفته بودند که منو را سورپرایز کنند و بدون اطلاع خودم شب تولد همگی به خانه ما بیایند. با اشتباه یکی از اعضای جدید گروه ماجرا لو رفت و من خبر دار شدم و گروه سورپرایزکننده‌ها هم ایمیل سوزناکی فرستاد و ضمن تشریح برنامه‌هایی که قصد اجرایش را داشتند و پیام‌های تک تک اعضا پایان ماجرا را اعلام کرد. من هم کلی حالم گرفته شد که علاوه بر این‌که خودم فرصت سورپرایز شدن را از دست دادم زحمات بچه‌هایی که برای این کار برنامه‌ریزی کرده بودند هم هدر رفت. غافل از این‌که در لایه پیچیده‌تر ماجرا ادامه دارد و عامل نفوذی گروه سورپرایز در منزل ما (حسن) با هم‌دستی بقیه اعضا برنامه جدیدی را جلو می‌برند. طبق برنامه‌ریزی و به عنوان نکته انحرافی قرار بود امشب یکی از دوستان به منزل ما بیاید تا سه نفری جشن خاموشی برای تولد من برگزار کنیم. پیش‌نهاد کردم که خودم آش‌پزی کنم و خوراک ماهی لاکس چینی با سس مخصوص مکزیکی (شماها باور نکنید! من املت درست کنم می‌گویم غذای مخصوص اسپانیولی است) درست کنم. خلاصه این ‌که شب که رفیقمان زنگ زد و در را باز کردم با صحنه غیرمنتظره‌ای شدم. جای شما خالی به جای یک نفر 15 نفر پشت در منتظر بودند و باقی ماجراها. آن شام سه نفری را هم بین 15 نفر به علاوه خودمان تقسیم کردیم و الخ.

رفقای گروه امداد یک درجه پیچیده‌تر از من بودند و فهمیدند که وقتی من می‌دانم که چون سورپرایز لو رفته است پس تصور می‌کنم که سورپرایزی در کار نیست. این در واقع معادل این است که منتظر سورپرایز نیستم و لذا همان برنامه قبلی ظاهرا لغو شده خودش عامل تعجب خواهد بود.

جزو هدیه‌هایی که دریافت کردم یک لیوان هم بود که روی آن عکس من به علاوه اسامی اعضای گروه چاپ شده است. امشب به لطف این دوستان برای من یک شب به یاد ماندنی شد. از همه‌شان بی‌نهایت متشکرم.

چهارشنبه 9 خرداد 1391 - 10:08:19 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


به بهانه عید


داستان مادری که نوزادش را در برف رها کرد


داستان زيباي ميوه شب يلدا


داستان وقتی دوست دخترم را به خانه بردم


نامه پيرزن به خدا !


فقط با یه لبخند ساده


دل نوشته


نهایت عشق


سخنان ارد بزرگ فصل اول


دومین نظریه ارد بزرگ در دانشگاه گرگان


نمایش سایر مطالب قبلی

پیوند های وبلاگ

آمار وبلاگ

117191 بازدید

39 بازدید امروز

24 بازدید دیروز

205 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements